5 Easy Facts About بهاء كي Described
5 Easy Facts About بهاء كي Described
Blog Article
عموماً بهاءالله، خود را با عباراتی آشنا برای خوانندگانش توصیف میکند و اغلب از عبارات تخصصی از علوم مذهبی اسلام، قرآن و فلسفه عرفانی اسلام استفاده میکند.[۲۱۰]
در این نامهها او مرگ هر دو، سرنگونی شخص سلطان عبدالعزیز و از دست رفتن متصرفات اروپایی را به دلیل سوء استفاده از قدرت مدنی، سوء حکمرانی و همچنین ظلم و مصائبی که بر او و پیروانش وارد آورده بودند پیشبینی کرده بود.[۱۵۵] مرگ زودهنگام دو وزیر کمی بعد در سالهای ۱۲۴۸ و۱۲۵۰شمسی مطابق ۱۸۶۹ و ۱۸۷۱ میلادی در حالی که هنوز در دهه پنجم زندگی خود بودند به وقوع پیوست. سلطان عبدالعزیز از قدرت معزول شد و در سال ۱۲۵۶ شمسی برابر با ۱۸۷۶میلادی خودکشی کرد یا به قتل رسید و در نهایت جنگ مصیبت بار عثمانی با روسیه در بین سالهای ۱۲۵۶ و ۱۲۵۸ شمسی برابر با ۱۸۷۷ و ۱۸۷۸ میلادی باعث از دست دادن بعضی متصرفات اروپایی عثمانی شد.[۱۵۵] بهاءالله در کتاب اقدس نیز به ظلم و ناکارآمدی حکومت عثمانی و سقوط آن در آینده اشاره کرده بود.[۲۹][۱۷۸] به باور بهائیان کتاب اقدس همچنین به جنگهای جهانی در جایی که آلمان را خطاب میکند اشاره میکند[۱۷۹] و چشماندازی از ظهور دموکراسی در ایران ارائه میدهد.[۱۸۰]
ووفقا لبهاء، فإن نهج كي كارد هو متابعة الاتجاهات الحالية، وعندما يلزم الأمر، تغيير استراتيجية التطوير في الوقت المناسب.
[۱۱] برخلاف انتظار، علی محمد باب قبل از تیرباران، حداقل در ظاهر، میرزا یحیی صبح ازل، برادر کوچکتر و ناتنی بهاءالله را به عنوان یک رهبر تشریفاتی جنبش برگزید.[۱۲][۱۳] پس از ترور نافرجام ناصرالدین شاه توسط بابیها، بهاءالله به عنوان رهبر بابیها دستگیر و زندانی شد. به گفتهٔ وی، او در دوران حبس خود در سیاهچال تهران همزمان با تحمل سختیهای بسیار تجربههای عرفانی زیادی کرد. در یکی از تجربهها حوریهٔ الهی را مشاهده نمود که او را به رسالت الهی و نصرت خداوند اطمینان داد و با این وعده روحش را مسرور ساخت.[۱۴] بهائیان این واقعه را نشانهٔ تولد آئین بهائی میدانند.[۱۵] او پس از چهارماه، تبرئه شد و به همراه همسر و فرزندان خردسال خود به بغداد در عراق عثمانی تبعید گشت.[۱۶]
لم يكن نجاح “بهاء كي كارد” مقتصراً على الجانب المالي فقط؛ بل كان لها أثر اجتماعي إيجابي كبير. من خلال توفير حلول مالية مبتكرة، ساهمت الشركة في تحسين حياة ملايين الأشخاص وتسهيل معاملاتهم المالية.
تعداد پیروان او به شکل فزایندهای رشد کرد و ظرف مدت کوتاهی هم بابیها و هم مقامات ایرانی و عثمانی او را به عنوان رهبر برجسته بابیان شناختند. وی در خارج جامعهٔ بابی نیز از همراهی و تأیید ساکنان بغداد و مسافرانی که به این شهر میآمدند برخوردار بود از جمله مقامات عثمانی، افراد برجسته ایرانی و حتی روحانیون سنی که او را به عنوان شخصیتی مهم میشناختند.
Underneath Bahaa’s leadership, Qi Card dealt with significant issues, like minimal banking penetration (referring on the extent or diploma to which the populace of a certain area or country makes use of banking services) and confined usage of monetary solutions, catalyzing a shift towards a cashless banking procedure.
رغم التحديات الاقتصادية وعدم الاستقرار، استطاع بهاء التغلب على الصعوبات وإقامة مشروعه الأول بنجاح. كانت رؤيته للشركة هي تقديم خدمات مبتكرة تسهم في تسهيل حياة الناس وتحسين تجربتهم المالية.
السيد خامنئي: ضرورة إنشاء تحالف عالمي لمواجهة الكيان الصهيوني
باختصار، قصة نجاح “بهاء كي كارد” هي تجسيد لرؤية بهاء عبدالحسين وجهوده المستمرة في تحقيق التميز والابتكار وتوسيع الأعمال في مجالات مختلفة.
میرزا یحیی و حامی اصلی او، سید محمد اصفهانی در پی بیاعتبار کردن بهاءالله نزد مقامات عثمانی شکایت کردند[۲۷][۸۹][۱۱۳] و اتهامات نادرستی را علیه او مطرح نمودند و او را متهم به شورش علیه دولت، همپیمانی با انقلابیون بلغارستان و برنامهریزی برای آشوب و اغتشاش کردند.[۲۷][۳۷] هیئت تحقیق بهاءالله را از اتهامات مذکور مبری دانست ولی به مقامات عثمانی هشدار داد که بهاءالله و ازل هر دو دعاوی مذهبی دارند.[۲۷] هیئت تحقیق آثار فارسی و عربی بهاءالله را نشاندهنده ادعای نوعی پیامبری دانست که در همان حال مقام مهدی را نیز در بر میگیرد.[۱۱۴] در این رابطه گزارش عالی پاشا، نخستوزیر وقت، به سلطان عبدالعزیز چندین بار بر ادعای مهدویت تأکید میکند، که خود نشان از هراس دولت عثمانی از بروز جنبشهای مهدوی در محیط صوفیانه و شیعی- صوفی عثمانی داشت.
[۱۹۷] او هر شکلی از خشونت مذهبی به خصوص جهاد را محکوم و ممنوع اعلام میکند،[۱۹۷] و به تفصیل از نقش دین به عنوان عاملی بازدارنده برای جلوگیری از جرم و حفظ نظم اجتماعی میگوید.[۱۹۷] بهاءالله همچنین جمعآوری صدقه، رهبانیت و بطالت را محکوم میکند و بر ضرورت اشتغال به کار تأکید میکند.[۲۹]
تبعید بهاءالله به ادرنه و عکا با جنبشهای اصلاحطلبانه در امپراتوری عثمانی مصادف بود. این جنبشها باعث ایجاد پرسشهای فراوانی در میان بهاءالله و همراهانش شدهبودند.[۲۱]:۵۲ گروه عثمانیهای جوان در این زمان فعال بودند و تأثیر فراوانی بر متجددین ایرانی مانند میرزا حسینخان سپهسالار و میرزا ملکم خان داشتند.[۲۱]:۶۲ بهاءالله نیز با جنبشهایی مانند عثمانیهای جوان در تماس بود و در زمینههای اجتماعی دیدگاههایش شبیه عثمانیهای جوان و مدحت پاشا بود، به جز تکیه بر اسلام برای مبارزه با استبداد.[۲۱]:۶۸–۶۹ در سال ۱۸۶۷، بهاءالله در سورة الملوک نوشت که او خواستار مشاورهدادن به سلطان است، از اصلاحات حمایت کرد، و سلطان را به داشتن استقلال از وزیران قدرتمندش توصیه کرد.[۲۱]:۵۴ این توصیهٔ بهاءالله با جنبش اصلاحطلبانهٔ تنظیمات که در عثمانی در جریان بود هماهنگ بود.[۲۱]:۵۶ علیرغم این نامه، چند ماه بعد، سلطان عبدالعزیز بهاءالله و همراهانش را به زندانی در عکا تبعید کردند.[۲۱]:۵۶ بهاءالله از این تبعید خشمگین شده در سال ۱۸۶۹ در لوح فؤاد سلطان عبدالعزیز را ستمگر نامیده و پیشبینی کرد که ناآرامی اجتماعی به زودی امپراتوری را فرا میگیرد.
بهاءالله با عزلتگزینی در کردستان همان کاری را انجام داد که بسیاری از رهبران دینی قبل از او انجام داده بودند. او برای مدت طولانی عزلت گزید و سپس برای ایجاد نظم بازگشت. چنین انزوا و بازگشتی را میتوان بخشی از آئین گُذار دانست که منجر به نوآوری دینی میشود.[۹۶] به عقیده امانت بازگشت از کوههای کردستان به جلگههای دجله و فرات به میان بابیان چندان بی شباهت به تمثیلی نیست که نیچه در آغاز بهاء كي چنین گفت زردشت دربارهٔ پیامبرش یعنی آن زردشت افسانهای آورده است.